-
فک نکن و بگو
جمعه 28 بهمن 1390 23:20
با شنیدن این کلمات یاد چی یا کی میافتین؟ یکی: خدا ادم: باید اینسان باشه جذاب: سفید با اندامی هیکلی قهرمان: بتمن زیبا: من نیستم البته بازم شکر عشق: مرسی قبلا صرف شده بازی: زندگی تفنگ: دوس ندارم sms: خیلی دوس دارم بازگشت: فایده نداره حسرت: نباید حسرت خورد دوست: نامرد اشک: یار بالشت بادکنک: قلبم نفرت: کمتر نفرت میگیرم...
-
مردا رو باید اینجوری جییییییز کرد
جمعه 28 بهمن 1390 13:40
-
ادم تا این حد حسود
چهارشنبه 26 بهمن 1390 13:53
-
هدیه والنتاین
چهارشنبه 26 بهمن 1390 11:52
امسال هدیه والنتاین مجازیمونو گرفتیما بقیه هم تو چشای روشنمون نگا کردن (ینی اینجوری) و گفتن ایش ایش والنتاین چیه یه دونه اس تبریک هم داشتم که قبلا اشاره کردم و نخونده حذف کردم فقط اولش نوشته بود والنتاین یعنی... هدیه حاجی هم رسید جهت مشاهده ؛ ادامه مطلب رو کلیک نمایید این هدیه مهندس هستش که زحمت کشیدن و دو تا عکس...
-
عین یه دست
چهارشنبه 26 بهمن 1390 00:39
-
سوخت...
سهشنبه 25 بهمن 1390 14:55
سوختم... دردش به استخونم رسید آخه چرا کسی پیدا نمیشه که درک کنه بابا ما هم اینجا هستیم. وقتی همینجور بی هوا و تو فکر بودم که نباید اینجور بشه خیلی ظالمانه هستش اومدیمو یکی کور بود باید اونم اینجوری سوخته بشه خیر سرم رفته بودم که دستامو بشورم و یه لقمه غذا بخورم هم غذا خورده نشد و هم دست شسته نشد معلوم نیس اینا کی میان...
-
بدون شرح
دوشنبه 24 بهمن 1390 21:25
بگو ببینم تو چه فرقی با من داری؟ و صدای جیغ.... مامان: بچه ها چی شده؟ دختر: مامان نمی دونی داداش داره نیشگون میگره میگم وایسا الان تموم میشه خو از اول میگفتی که چه فرقی داریم الانم میبوسمت که به مامی نگی :)
-
تماس مشکوک 3
دوشنبه 24 بهمن 1390 01:35
ساعت حوالی 4:20 بعد از ظهر: دیدم که آقا تشریف آوردن تو اتاق و موهاشونو دس میکشن و کت و شلوار رو مرتب میکنن. نمی دونم منظورش ازین کارا چی بود بعد 5دیقه نشست و رفت بیرون. صدای خانوم و آقایی یه گوش میرسید
-
تماس مشکوک 3
دوشنبه 24 بهمن 1390 01:24
-
تماس مشکوک 2
دوشنبه 24 بهمن 1390 01:13
-
تماس مشکوک 1
دوشنبه 24 بهمن 1390 00:49
-
تغییرات شرکت
شنبه 22 بهمن 1390 18:48
-
معنی آهنگ درخواستی
جمعه 21 بهمن 1390 20:41
-
هام هام درست کردم
چهارشنبه 19 بهمن 1390 21:35
-
معلوم نشد که چی شد
سهشنبه 18 بهمن 1390 19:05
-
بعد از هر خنده غمی نهفته
دوشنبه 17 بهمن 1390 18:47
-
صف بانک و ژیلت مردونه!!!!
یکشنبه 16 بهمن 1390 23:32
امروز صبح تو صف بانک: آقایی به سمت من اومد و تو دستهای پینه بستش پر از ژیلت های یه بار مصرف بود. گفت: + خانوم بخرید - مرسی آقا ولی اینا مردونست من نمیخام + بخرید دیگه، واس آقاتون ای خدا ما کی آقا داریم. یعنی خیلی بهمون میاد که آقا داشته باشیم
-
ثواب شد به حمداله
یکشنبه 16 بهمن 1390 00:04
تو ماشین و موقع برگشت به خونه: من به آقای راننده 1000 تومن پول میدم و راننده میگه که پول خورد نداره بعد بهم 500 تومن میده واس یه وجب راه منم هی حرص میخوردم گفتم ببینم آخرش چی میشه یه مسافر دیگه سوار میشه و اوشون هم 1000 تومنی میده و راننده بازم پول خورد نداره یه دونه دیگه ... این روال ادامه داره که 4تا مسافر سوار و...
-
با عشق و اشتیاق
شنبه 15 بهمن 1390 01:06
فک کن یکی بیاد با عشق و علاقه واست شال و کلاه ببافه مامانی رو میگم واس آبجی فرنگیمون داره شال و کلاه میبافه درسته که خیلی ساده اس ولی خیلی واسش زحمت کشید شاید بگم از خواب و خوراکش هم گذشته و به امید اینکه آجی فرنگیمون ازشون خوشش بیاد نه که آبجیمون خیلی وسواسه به این خاطر کاری کرده که نزدیک سلیقه اش باشه امیدوارم وقتی...
-
مامانیا
پنجشنبه 13 بهمن 1390 23:32
این مامان ما نمی دونم چه جوریه + میگم مامان جان میریم بیرون کمی ماتیک بزن. کمی موهاتو ژل بزن. کمی شیک باش. خط چشمی , رژ لبی چیزی بزن که اگه مامانی رو دیدن , دختری رو پسند کنن - میگه وااااااا دختر خجالت داره از من سنی گذشته. من حاجیه هستم و از من گذشته که دامن کوتاه بپوشم و ماتیک قرمزی و موهامو هیلات مایلات کنم حالا...
-
انفجار آرزوها
چهارشنبه 12 بهمن 1390 12:33
بعضی از آرزوها عین یه حباب هستن. رنگی و متنوع هزار چرخ می خوره بالا و پایین میشه . حتی می تونی تو اون حباب کوچولو همه چی رو ببینی . هم اون ور حباب و هم عکس پشت سرت. ولی وقتی عمر حباب تموم میشه عین چی میترکه شاید واس یه لحظه ناراحت بشی که دیگه حباب رو نداری ولی با ترکیدنش, کمی از لذتشو رو صورتتت پخش میکند و این بهترین...
-
من... ندارم
چهارشنبه 12 بهمن 1390 12:24
من یه دونه شوهر مهربون مثل این نداریم که بهمون محبت کنه و آخرشم مثل این نصیبمون بشه از خدا ممنون میشیم من اگه یه دخمل خوشمل مثل این بهمون بده دیگه از خدا چی میخام
-
من ... نیستم
چهارشنبه 12 بهمن 1390 11:58
من یه گنجشک کوچولو نیستم که وقتی برف میاد رو برفا بپرم و فوتش کنم -------------------- با حسرت نوشت: گنجشک کوچولویی دیدم که نمی دونم چه خبری شنیده بود و ذوق مرگ شده بود و رو برفا غلط میزد شاید کوچولو بوده و ازین که جای پای خودشو رو برفا دیده ذوق کرده این گجشک کوچولو منتقارش یه جوریه که نمیشه فهمید که لبخند میزنه یا...
-
کفشدوزک ها هم عاشق میشن
دوشنبه 10 بهمن 1390 10:20
چیه مگه!!!! آخییییییییییییییی امروز این یه دونه عکس رو دیدم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم خدایی ببین دو تایی اومدن زیر بارون و تو چشای هم نگا میکنند و با چشم حرف دلشونو میگن ای ایسانها یاد بگیرید خو. باشه دیگه دنی و بنی عزیزم خوشحال شدم بهم افتخار دادین که یکی از عکسهاتونو تو وبم بزارم ایشالا عکس بعدی رو ببینم که سه تایی...
-
دل درد و دل گرفتگی
دوشنبه 10 بهمن 1390 01:06
می گوید: + نمی دونم چرا دلم گرفته؟ - چی شده؟ باز چه halo holeiiiiiiii خوردی؟ الان دل درد داری یعنی؟ + دل گرفتگی چه ربطی به دل درد داره؟ دل که مربوط به قلبه و دل درد هم به شکم مربوطه - آخه هر دو تاش دل داره دیگه گفتم شاید یکی باشه + :( - خوب بزار بیام تو قلبت ببینم حرف حسابش چیه؟ + یعنی میتونی نگا کنی؟ - بله اگه تو...
-
اتفاقهای روز دنیا
شنبه 8 بهمن 1390 15:34
-
بدون شرح
پنجشنبه 6 بهمن 1390 04:19
-
عمو سرویس
دوشنبه 3 بهمن 1390 20:42
-
میخابونمش ؛)
یکشنبه 2 بهمن 1390 18:00
-
گرمای عشق
جمعه 30 دی 1390 01:10