خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.
درباره من
خدا من تو بهترین فصل که پاییز و تو بهترین ماه که آبان باشه با کلی نمک و خوشکلی به خانوادم هدیه داد و قبل اینکه منو با لک لک ها بفرسته ، لوپمو بوسید که سرانجامش چال لوپ شد
ادامه...
شعور بعضیا در همون اندازه است که توی یه مکان عمومی فتح الفتوح از خودشون نشون بدن
نه خود یه جور هیجان داشت
منم اون صحنه رو دیدم اولش ازش متنفر شدم ولی بعدش منم هیجان زده شدم ازینکه اون همه ذوق داشت
جدی ؟
بله کاملا جدی