سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

کلاه سرش گذاشتم

بعد از بیست و اندی سال، به این نتیجه رسیدم که اون دندون کوچولوی جلو دندونامو فکری اساسی بدم و طی عملیات حرفه ای دکی، براش یه کلاهک ساخته شد

الان که می خندم کلی حض میکنم و ناناز شدم

ادم دوس داره که هی بخندم ولی ای کاش یه دونه سنگ کوچولو هم میذاشتم که یه ذره هم برق دار تر شه

خدایا دمت گرم، نمیشد از اولش همین جوری می بود که تو خرج نیافتیم که با تخفیف 80000 تومن ندیم

نظرات 3 + ارسال نظر
شبنم چهارشنبه 11 مرداد 1391 ساعت 00:11 http://seven-stones.blogsky.com


منم باید برم درست کنم

بعدش جون میده که هی بخندی

Aji چهارشنبه 11 مرداد 1391 ساعت 03:23

مبارکه
دیگه هی بخند بی دلیل :)

اره دیگه هی الکی میخندیم

mehri چهارشنبه 11 مرداد 1391 ساعت 05:02 http://absooloot.blogsky.com/

manam mikhstam kolah saresh bezaram vali nidonam jera saram raft

دیگه اونو نمیدونم که جون میده که بخندی یا نه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد