سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

مامانیا

این مامان ما نمی دونم چه جوریه

+ میگم مامان جان میریم بیرون کمی ماتیک بزن. کمی موهاتو ژل بزن. کمی شیک باش. خط چشمی , رژ لبی چیزی بزن که اگه مامانی رو دیدن , دختری رو پسند کنن

- میگه وااااااا دختر خجالت داره از من سنی گذشته. من حاجیه هستم و از من گذشته که دامن کوتاه بپوشم و ماتیک قرمزی و موهامو هیلات مایلات کنم


حالا چند روز بعد...

+ میگم مامان جان حالا که میری بیرون پالتو گرم بپوش که سرما نخوری آخه این ژاکت کی جلو سرما رو میگیره. حداقل به فکرتنیستیم خودت به فکر خودت باش

- میگه اخه دختر جان هوا به این خوبی و گرمی. پالتو چرا بپوشم که گردنم بیفته

+ میگم آخه مامان جان شما که 20 سالتون نیس. الان باید بیشتر مواظب باشی

- میگه اره راس میگی من 100 سالمه


--------------------------

پ.ن:

مامانیا ناراحت شد. خو چیکار کنم من که نمی خواستم ناراحت کنم ولی از دلش درآورم

آخرش نفهمیدیم که سن و سالی ازشون رفته که رژ لب نمی زنن یا مگه 100 سالشونه که باید خودشونو گرم بپوشونن


بعداً نوشت:

میخام فردای دنیاتو ببینم

             منو دعوت کن از حالا به فردا

                                 تو در آرامش من دست داری

                                                آخه دنیامو میچرخونه دستات

نظرات 12 + ارسال نظر
حاج علی جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 00:19 http://s-minimal.blogsky.com

جمله آخر به جای "نباید" ، از "باید" استفاده کن.

اینقدر هم به این مامانت گیر نده...بنده خدا رو چرا اذیت میکنی آخه؟؟؟؟
شما خودت نمیتونی مردم رو جذب کنی بعد مردم بیان مامانت رو ببینند، تو رو بپسندند؟!
چه حرفا!چه جلافتا! قباحت داره دختر!

خوب مامانی که همش تو فکر نماز و روزه است
اگه یه کوچولو منم مثل مامانی بودم که همه خوشنود میشدن
من نه اینکه خیلی شیطونم
نمی تونم مثل مامای باشم

حاج علی جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 00:48 http://s-minimal.blogsky.com

برو بچسب به درست...نماز و روزهت رو دنبال کن...به کارت برس...اینقد شیطونی نکن...
(نصیحت های حاج علی)

آخه همین جوری درس بخونم که میشم نخودی چند سال پیش
کمی تنوع هم خوبه
از وقتی با خدا دعوام شد نماز و روزه رو بوسیدم و گذاشتم کنار
هر کاری کردم که برم سراغش نشد که نشده
حتما خدا نمی طلبه

دیوونه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 02:54 http://n900.blogfa.com

از شما انتظار همچین حرکت بچه گانیه نمیرفت.
مادرها همه مدلش خوش تیپند و هرکی در موردشون چرت و پرت بگه باید ریختش رو عوض کرد.
الان از این حرکتت عصبانیم اگه دم دستم بودی چوب میخوردی( به دور از شوخی)

واااااااااااا نا سلامتی 5ماه از شما بزرگترم
من که خوبی مادرمو میخام
دوس ندارم کسی در موردش بد بگه که چقدر کولی و ژرف لباس پوشیده
ما که گدا نیستیم خدا رو شکر
حداقلش می تونه شیک لباس بپوشه
من که مامانی رو دوس داره
من هر روز ازش تشکر میکنم و میگم دوسش داره یه جوریه
شاید چون هر روز میگم براش عادی شده

کاوه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 08:30 http://www.gongekhabdide.blogsky.com

از هر طرفی رفت دلم ، راه به غم بود

یک کوچه بن بست در این شهر ندیدیم
ـــــــــــــــــ
مرسی بابت همه چی
خصوصا اون لینک!!

کی من؟
مگه من چیکار کردم

کاوه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 08:31 http://www.gongekhabdide.blogsky.com

پناه را

بر شانه های تو می جویم و

دانه از کف تو بر می گیرم

و امید را

بر چشم مهربان تو می بندم

مگر ام تو

مأمنی باشی

در فرار ِ از هزار چرخ ِ چرخنده ی فریبا

مرسی

کاوه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 08:57 http://www.gongekhabdide.blogsky.com

از خانه بیرون می زنم اما کجا امشب
شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب

پشت ستون سایه ها روی درخت شب
می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب

می دانم اری نیستی اما نمی دانم
بیهوده می گردم بدنبالت، چرا امشب؟

هر شب تو را بی جستجو می یافتم اما
نگذاشت بی خوابی بدست آرم تو را امشب

ها ... سایه ای دیدم شبیهت نیست اما حیف
ای کاش می دیدم به چشمانم خطا امشب

هر شب صدای پای تو می آمد از هر چیز
حتی ز برگی هم نمی آید صدا امشب

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه ها را، یک نفس هم نیست
شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی آرم، تو که می دانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم، بی تو، تا امشب

ای ماجرای شعر و شب های جنون من
آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب

ای ماجرای شعر و شب های جنون من
آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب
----------
خوب بیا ستاره ها رو بشمار

حاج علی جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 10:34 http://s-minimal.blogsky.com

اینو نشنیده بودیم دیگه!!!!
من به عنوان یه حاجی که تازه از خدا الهاماتی هم دریافت میکنه،تا به امروز نشنیده بودم که خدا، انسان رو نطلبه!!!
بگو خودم تنبلم!!!ننداز گردن خدا!!!!
انقد شیطونی میکنی در طول روز که انرژی واسه نماز روزه نمیمونه!!!

خجالت بکش

والا حاجی تنبل نیستم . فرصت نیس
من ساعت 7صبح تا 7شب بیرونم
شرایط من جوریه که اتاقمون کوچیکه و همکارامون اکثرا مرد هستن من نمی تونم که راست و خم شم
مردا کمی نه خیلی ذهنشون معیوبه
حالا نماز نمی خونم ولی کارای خوب زیادی انجام میدم
باشه خجالت هم میکشم
ولی مومن و راستی و درستی به نماز خوندن نیس به عمل صالحه
جانماز آب نمی کشم که نماز میخونم
خودم هستم و همیشه راست گفتم

دیوونه شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 08:06 http://n900.blogfa.com

مطمئنی ۵ ماه؟
۵ سال چی؟
۵۰ ماه چی؟
(آیکن پیر کردن طرف)

حالا اگه شما بخوای خیلی دقیق به قضیه نگاه کنی
میشه 5 ماه و 5روز و 2.5 ساعت و 5ثانیه
ببین دقت و سرعت عمل در محاسبه

حاج علی شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 09:29 http://s-minimal.blogsky.com

تبارک الله ... یعنی سخنرانی کردی در حد حاجی های اورجینال.
من که خودم ختم حاجی های روزگارم، دهنم واز موند...

خیلی هم خوب... به همین رویه ادامه بده دختر...همینطوری خوبه...آورین...
بعدا بیا خودم یه دیپلک افتخاری حاجییت بهت بدم...

وای خجالت در مقابل منزلت شما من کلی خجالت کشیدم
حالا کی بیام مدرکمو بگیرم؟

ترانه شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 10:43

تو در آرامش من دست داری

آخه دنیامو میچرخونه دستات
این قسمات واقعازیبا بود
خوشمان امدنخودی
به حرف این حاج علیم گوش بده
صلاحتومیخواد دختر
نه حاج علی

این حاجی خیلی مهربونه
اونجوری نگاش نکن
همیشه از راهنمایهایشان بهره مند شدیم
اون شعر که خوشتون اومده از یه خواننده خوش صدا بود که همین تابستون دار فانی رو وداع گفتن
این آهنگشو گوش بدی که گریه امونت نمیده
خیلی غم انگیزه
من همش فک میکنه که خودش میدونسته که میمیره با احساس خونده
آخه سرطان داشته
خدا روحش را شاد نگه دارد

حاج علی شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 20:20 http://s-minimal.blogsky.com

برای دریافت مدرک دیپلم افتخار حاجییت از دانشگاه the haji university of rasht به واحد امور فارغ التحصیلان دانشگاه در تمامی مرکزهای سراسر کشور میتونید مراجعه کنید...
قابل توجه فارغ التحصیلان محترم...باید درس 6 واحدی "پروژه ی اختلاص با حاجی" را با حد اقل نمره 14 پاس کرده باشید وگرنه، مدرک تحصیلی تون باطل میشه...

حاجی من این 6واحد رو با خودتون ور میدارم
هوای آسمون و زمین ما رو داشته باشید

حاج علی یکشنبه 16 بهمن 1390 ساعت 01:07 http://s-minimal.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد