من ... ندارم

من یه دونه مادر شوهر ندارم که از صبح تا عصر هزار بار اسم منو مخفف بگه و قربون صدقم بره و برام نون محلی درست کنه و اگه کسی به نون دست بزنه بگه شما ازین بخورید اینو برای مانی گذاشتم (مانی= همون ماندانا هستش به بیان دیگه ماندانا نامزد رئیسمون میشه)

نداریم که نداریم فدای یه تار سفیدمون که اینبار بدجوری افتاده جلو چشام و رو سرم جا خوش کرده

دلمون خنک شه

ما یه شوور نداریم که خسته و کوفته از سرکار برمیگردیم واسمون تو این هوایی آفتابی و داغ، آب دوغ خیار درست کنه که دلمون خنک شه

بازم نداریم که نداریم 

-----------------------------

پ.ن:

و خدا عاقلان را آفرید که بی عقلان بهشون بخندن 

من... ندارم

من یه دونه شوهر مهربون مثل این نداریم که بهمون محبت کنه

و آخرشم مثل این نصیبمون بشه از خدا ممنون میشیم

من اگه یه دخمل خوشمل مثل این بهمون بده دیگه از خدا چی میخام