سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

من ... نبودم

من لجباز نبودم ولی به تازگی لجباز هم شدم

انقد بدم میاد کسی بهم بگه تو نمی تونی یا نمیشه

بخدا زیر سنگ هم بوده راه حل رو پیدا میکنم.

امروز ازون روزایی بود که خیلی خوشمان آمد.

اینترنت شرکتمون قطع بود و ازونجایی که قبلا گفتم شرکت ما خیلی از شهر دوره بنابراین کسی رغبت نمیکنه که از اون حوالی بگذره، واس این خوبه کسی بمیره که خدایش رحمتش میکند.

هیچی دیگه اینترنت نداشته باشیم ینی نصفه بیکاری. کارای من از جمله جابه جایی پول و سرکی به وبلاگ و چک میل و دریافت کد شبا و دانلود کردن برنامه های مورد نظر هستش.

ولی همکارای دیگم فقط بلد هستن که چت کنن یا ف ی س بوک بازی و ازین حرفا

هر کاری میکردم سر از این مودم جدید در نیاوردم و به جایی رسید که ناامید شدم.

تا اینکه خانم حسود اومدن و فرمودن که خانم حسابدار زحمت نکش این خوب بشو نیس، باید سیستم اصلی که مال من باشه رو درست کنن اونوقت درست میشه. منم ربطی بین سیستم اوشون و سیستم خودمون ندیدم آخه سیستم اوشون LAN بود و سیستم ما وایلس بود، اینجوری بود که به سیستم پشتیبان تل زدم و ازشون راهنمایی خواستم ولی این از خدا بی خبرها راهنمایی نمیکردن و میگفتن که باید خودمون بیایم و تازشم هزینه داره و میانگین از 10 هزار تومن داره تا 20 هزار تومن.

گفته بودن که بازم تل بزنیم و نوبت بگیریم و منم به خاطر اینکه دماغ خانم حسود رو به زمین بزنم نشستم و حرفه ای به تنظیمات نگاه کردم ولی بازم هیچی. تا اینکه با یه کلیک به راه اصلی رسیدم همون راهی که شبیه مودم خودمون بود.

حالا من مشغول کار و تمرکز بودم و خانم حسود با حرفای دیونه کننده اش اعصابمو خرد کرد و دائم میگفت چند بار بگم که درست نمیشه باید سیستم من اینترنتش درست بشه بعد.

خدا رو شکر بعد از چند دقیقه تونستم درستش کنم و حالا ما اینترنت داریم

باورتون نمیشه وقتی درستش کردم میترسیدم که بگم درست شده. میترسیدم که بهش بر بخوره.  همین جوری هم شد وقتی فهمید دماغش این هوااااااااااااااا شد

-----------------------------------

اعتراف نامه نوشت:

واس چرخ و فلک هم بگم همچنان در تحقیقات به سر میبرم یه جایی رو از قلم انداختم که یاد گرفتم حتما توضیح خواهم داد


رفتیم واس چرخ و فلک

محکم بشینید که چرخ و فلک داره سرعت میگیره

آموزش ساخت لیندونی گودری با ورژن جدید گوگل

اول از همه مراحل زیر رو دقیقا اجرا کنید: (حتما باید یه اکانت گوگل داشته باشید که همون GMail هستش)

1) وارد اکانت گوگلتون بشید ، به پیج گوگل ریدر برید و subscribre که قرمز رنگه رو بزنید. مثل تصور زیر ادرس وبهای مورد نظرتون رو وارد کنید .  بعد Add رو بزنید.


۲) روی گذینه [Feed Settings] کلیک کنید و طبق تصویر زیر یک فولدر جدید بسازید و ادرس وبهای مورد علاقتون رو داخلش بریزید .

۳) بعد ازینکه فولدر جدید ایجاد شد من اونو به اسم sparrow (اسم درخواستی خودم) تغییر دادم.

بعد مطابق شکل روی وبهای ذخیره شده کلیک راست نموده و روی فولدر انتخابی که در اینجا sparrow هستش کلیک میکنیم که همه وب ها داخل فولدر جدید وارد بشن مطابق شکل زیر:

سمت چپ ، پایین صفحه ؛ مثل عکس زیر  روی فولدری که ساخته بودید راست کلیک کنید و گذینه [Cearte a bundle] انتخاب کنید .

۴) مثل تصویر زیر سیو کنید :)

۵) و حالا مثل تصویر روی گذینه [Cearte a bundle clip] کلیک کنید .

۶) در آخر هم کد ۲۰ رقمی (تقریبا خط ششم) زیر بدست بیارید و توی یک نوت پد سیو کنید . و در انتهای قالب وب خود قرار دهید. البته بستگی داره که خودتون دوس دارید که کجا قرار بگیره

--------------

پ.ن:

منبع

آرمانم کجایی؟!!!

این همه با امید زندگی کردیم آخرش فهمیدیم که رویا برام مونده
اومدیم رویامونو بزرگ کنیم دیدیم که ارزش نداره
الان آرمان هستش که باهم مونده اگه بشه بهش برسم دیگه همه چی حله
----------------------
پ.ن:
آجی فرنگیمون امروز راهی سفر شد و برگشت به کشور کانگروها
انقدر دوس دارم که مثل قبل به روزگارم هیجان بدم ولی انگار هیجان هم مرده. چیزی ذوق مرگمان نمیکند.
خیلی دوس دارم با کارام دیگران رو حرص بدم واسم هیجان داره

این چه وضعشه

تو رو خدا ببین بازی انلاین به چه روزی افتاده

همش بچه بازی و سرکاری و ......

ایشششششششششششششش


بازی قورباغه و پشه

بازی تمرکزی قرمز و ابی

بازی پرندگان خشمگین

بازی محافظ جنگجو





زنگ تفریح

زنگ تفریحی برای خودمونی ها:

بازم من: الان یه اینسان خودخواه

جدید: سال

پول : کثیفه

کمبود: دید

تراز: نمیشه

خالی: قلبم

عکس: بچگیام

آسمون: چشام

هوای امروز: تاریکه و سرد

مهمون: بیزارم

نفرت: زودی از یادم میره

کینه: به دل نمی گیرم

گیاه: فصل بهار

مسافر: هنوز نیومده

شیشه: دوس دارم رو شیشه ها کنم و یه قلب بکشم

غبار: مغزم

عطر: گرون شده

لباس: مجلسی

خاک: مکافات من

بچه: دختر گلم (البته خدا باباشو رسوند بعد)

بازم تو: خدا رو شکر حذف شدی

گیر: انگشتم لای در موند

قلاب: نجاتم بده

نیشخند: ببند نیشتو

لبخند: چقدر برازندمه

قهقهه: دختر که نباید دندونش مشخص باشه

علامت سوال: ؟

چتر: زیر باران باید رفت

ماهی: فسفر و غذای مغز

فراموشی: بعی وقتا خوبه که فراموش بشی یا فراموش بشن

-----------------------------

پ.ن:

شما با دیدن هر کدوم ازینا یاد چی می افتین و سریع بگید منم آخرش جواب خودمو میزارم

خانواده ی دورانی

تازگیا به این نتیجه رسیدم که غریبه ها نمی تونن جای خونواده آدمو بگیرن.
از بچگی یاد گرفتیم که:
اگه یه خانوم مهربونی رو دیدیم بهش بگیم خاله
اگه یه آقای محترم رو دیدیم بگیم عمو
ازونجایی که مدرسه خونه دوم آدم هستش بنابراین معلم حکم مادر دوم رو داره که عین مادر دلسوزه ولی نمی تونی اونو مادر صدا کنی و با توجه به شرایطی که داریم می تونیم خاله صداش کنیم.
پس این وسط فعلا جای عمه و دایی خالی هستش. فکرشو نکن چون فحش رو به عمه محترمه واگذار کردن.
وارد دبیرستان و دانشگاه میشیم برای اینکه یه ارتباط و دوستی سالمی داشته باشیم به طرف میگیم که عین داداشمی، می تونی داداش صداش کنی.
وقتی که عروسی میکنی به پدر و مادر طرف هم میگین: بابا و مامان
ولی بابا و مامان خودت کجا و بابا و مامان جدیدت کجا!!!
نمی دونم چه اصراریه که عروس حتما به مادر شوهرش بگه مادر یا مامان
همه اینا یه طرف ولی وقتی میخای این اسامی خطاب شده رو داشته باشی خبری نیس، نه خال ای نه عمویی نه داداشی نه مادری و نه پدری و خودت می مونی و خانواده مهربون خودت که یه تارشون به صد تا دنیا می ارزه البته فقط پدر و مادر و خواهران و برادرم