سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

حس..!!!

نمی دونم چه حسیه وقتی پنکه رو روشن می کنم دوس دارم که انگشتمو نزدیک پره های پنکه بزارم.
نظرات 3 + ارسال نظر
Aji شنبه 17 تیر 1391 ساعت 12:55

دست نزن خب :)

چیکار کنم خیلی هیجان داره وقتی پره هاش میچرخه

حاج علی شنبه 17 تیر 1391 ساعت 16:20 http://s-minimal.blogsky.com

یچی هس که کارشناسا بهش میگن کرم درون...یچیه مث کودک درون ولی یکم شیطون تر...
واسه بعضیا که فعال میشه، از این چیزا به سرشون میزنه

آخرشو نگفتین دیگه
مثلا اخرش اینه که در بعضیا مثل نخودی قابل کنترل و مهار شدنه

شبنم شنبه 17 تیر 1391 ساعت 18:33 http://seven-stones.blogsky.com


به خاطر کودک درونته

این کودک درون ما هیچ وقت بزرگ نمیشه ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد