خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.
درباره من
خدا من تو بهترین فصل که پاییز و تو بهترین ماه که آبان باشه با کلی نمک و خوشکلی به خانوادم هدیه داد و قبل اینکه منو با لک لک ها بفرسته ، لوپمو بوسید که سرانجامش چال لوپ شد
ادامه...
آره...قبول دارم...همین الان همین دوستای فیسبوکی و وبلاگی که خیلی هم با هم دوستیم...اگه به هم نزدیک بودیم مطمئنم که با هم دوست که نمیشدیم، هیچ...هیچوقت چشمون هم به هم نمیخورد!!!والاااا
دوری و دوستی سخته ولی بعضی وقت ها لازمه مخصوصا واسه کسی که به بودنش در کنارت عادت کردی.
آخیییییییییییییییی گیله مرد چقدر با ایحساسی والا من یکی رو میشناسم که وقتی که ازش خبری ندارم دلم براش متلنگه ولی همین که یه اس میده میخاد سر به تنش نباشه انقدر اذیت میکنه این ایحساس ما رو
سلام سوما.این پستی که گذاشتی واقعا اشکمو در اورد ولی بازم مثل همیشه تو گلوم فرو خوردم تا کسی نبینه.یاد اون روزا بخیر.برای دانلود آهنگ هم چشم،حتما بعد از محرم آهنگهای شاد جنوب میذارم.اگه خواستی از طریق ایمیل برات میفرستم.همیشه منتظر حضورت هستم.
آخ ببخشید گریه هم خوبه اینجوری آدم بغض نمیکنه حالا سوما کیه؟ نکنه منظورتون اولاً دوماً و سوماً هستش؟ واس آهنگ هم سپاس گذارم
بپاچه؟؟؟؟ مثلا میگن بپا نپاچه رو لباست؟؟؟ نپاشه اشتباهه!!!!نه؟
این زبونی هستش که ادم بخواهد خودش را لوس نماید درسته من حسابدار مملکت هستم ولی ارایه و ادبیات ادبی رو خوب بلدم شایدم یه حرف از یه کلمه جا بمونه ولی امکان نداره که اشتباهی در نوشته هام پیدا بشه دیگه پاشیدن که کلمه خیلی سادیه که اگه به صورت امری بنویسیم میشه بپشاش که ب حذف میشه و در نهایت میشه پاشیدن اینم آموزش فعل ماضی به مضارع و امری
ای بابا...من گفتم شبیه این حاجیام که 5تا زن دارن...نگفتم خودم 5تا زن دارم که... من خودمو به زور سرپرستی میکنم...تازه از جیب بابا... حالا همین مونده بود که حاجی بیاد خودشو در ملاعام لوس کنه... مردم چی میگند؟؟؟؟وااااااااااااای....حتی فکر کردن بهش، موهای آدم رو سیخ میکنه...
حاجی دیگه تموم شد وقتی گفتی بهت میاد که 5تا زن داشته باشی حتما یکی گفته دیگه و تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزایی
به زور میخوای 5تا زن بزار تو کاسمون دیگه... من یکیش رو کجای دلم جا کنم، چه برسه به 5تا...
حالا ما از خیرش گذشتیم شما هی اصرار میکنی دل حاجی که ما میشناسیم خیلی مهربونه 5تا که چیزی نیس جدا از شوخی ایشالا یه دختر خوب و خانوم تو دلتون لنگرو بندازه و بریم مرحله بعد
آره...قبول دارم...همین الان همین دوستای فیسبوکی و وبلاگی که خیلی هم با هم دوستیم...اگه به هم نزدیک بودیم مطمئنم که با هم دوست که نمیشدیم، هیچ...هیچوقت چشمون هم به هم نمیخورد!!!والاااا
اره منم قبول دارم
حرفتون کاملا متین
دوری و دوستی سخته ولی بعضی وقت ها لازمه مخصوصا واسه کسی که به بودنش در کنارت عادت کردی.
آخیییییییییییییییی گیله مرد چقدر با ایحساسی
والا من یکی رو میشناسم که وقتی که ازش خبری ندارم دلم براش متلنگه ولی همین که یه اس میده میخاد سر به تنش نباشه
انقدر اذیت میکنه این ایحساس ما رو
سلام سوما.این پستی که گذاشتی واقعا اشکمو در اورد ولی بازم مثل همیشه تو گلوم فرو خوردم تا کسی نبینه.یاد اون روزا بخیر.برای دانلود آهنگ هم چشم،حتما بعد از محرم آهنگهای شاد جنوب میذارم.اگه خواستی از طریق ایمیل برات میفرستم.همیشه منتظر حضورت هستم.
آخ ببخشید
گریه هم خوبه اینجوری آدم بغض نمیکنه
حالا سوما کیه؟ نکنه منظورتون اولاً دوماً و سوماً هستش؟
واس آهنگ هم سپاس گذارم
دوری باعث میشه بدی ها رو فراموش کنیم و فقط خوبی ها یادمون بیاد...و بعد هم دلتنگی...
همینه که همه از فاصله ها مینالند ولی وقتی طرف میاد کنارشون، بعد با هم دعوا میکنند و کار به طلاق و طلاق کشی میرسه!
اره مثلا دو تا بچه هم ثمره عشقشون بوده به این طرز وحشتناک باید این زندگی بپاچه
بپاچه؟؟؟؟
مثلا میگن بپا نپاچه رو لباست؟؟؟
نپاشه اشتباهه!!!!نه؟
این زبونی هستش که ادم بخواهد خودش را لوس نماید
درسته من حسابدار مملکت هستم ولی ارایه و ادبیات ادبی رو خوب بلدم
شایدم یه حرف از یه کلمه جا بمونه ولی امکان نداره که اشتباهی در نوشته هام پیدا بشه
دیگه پاشیدن که کلمه خیلی سادیه که اگه به صورت امری بنویسیم میشه بپشاش که ب حذف میشه و در نهایت میشه پاشیدن
اینم آموزش فعل ماضی به مضارع و امری
الان میپشاشم...
آخه بپشاش رو «ب» رو حذف کنیم میشه پاشیدن...
واقعا خسته نباشی...
بعدش منم الان خودمو لوس میکنم به جای مثلا مسخره مینویسم مخسره...الان اینطوری خوبه؟؟؟
آخه به حاجی میخوره لوس بازی در بیاره؟؟؟نه..خداییش میخوره؟
چرا گیر دادی به فرهنگ لغت ما؟
چرا که نه
به حاجی میاد 5تا زن داشته باشه ولی بهش نمیاد که خودشو لوس کنه
استغفرلا
ای بابا...من گفتم شبیه این حاجیام که 5تا زن دارن...نگفتم خودم 5تا زن دارم که...
من خودمو به زور سرپرستی میکنم...تازه از جیب بابا...
حالا همین مونده بود که حاجی بیاد خودشو در ملاعام لوس کنه...
مردم چی میگند؟؟؟؟وااااااااااااای....حتی فکر کردن بهش، موهای آدم رو سیخ میکنه...
حاجی دیگه تموم شد
وقتی گفتی بهت میاد که 5تا زن داشته باشی حتما یکی گفته دیگه
و تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزایی
به زور میخوای 5تا زن بزار تو کاسمون دیگه...
من یکیش رو کجای دلم جا کنم، چه برسه به 5تا...
حالا ما از خیرش گذشتیم شما هی اصرار میکنی
دل حاجی که ما میشناسیم خیلی مهربونه 5تا که چیزی نیس
جدا از شوخی ایشالا یه دختر خوب و خانوم تو دلتون لنگرو بندازه و بریم مرحله بعد
فقط بپا گیم اور نشیم
ما انقد رو داریم که هر وقتم گیم اور میشیم دوباره از اول شروع میکنیم
حسابدار خوب و باهوش به این میگن