سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

موفقیت

امروز کلی دعای موفقیت شدیم. همه ازمون راضی بودن از بنده خدا گرفته تا خود خدا

امروز انر‍ژیمون غیر قابل مقایسه و اندازه گیری هستش

همون اول صبحی وقتی که از ماشین پیاده شدم آقای راننده گفت موفق باشی

بعدش ادامه راه، سوار یه ماشین شدم که شیشه ماشین یخ زده بود در حالی که راننده پرسید که هوای بیرون خوبه؟ بعدش پرسید ببخشید ساعت چنده؟ میخام ساعت ماشین رو تنظیم کنم. در حالی که ساعت دستش بود  وقتی هم از ماشین پیاده شدم این راننده هم گفت موفق باشی

ساعت 10 اینا بود که یه سر رفتم دارایی واس مالیات حقوق، همش میگفتم ترمینال، یهو یکی زد رو ترمز. کم مونده بود که برم زیر ماشین (با گفتن این همه موفقیت) بعدش به راننده گفتم آقا من خود ترمینال پیاده نمیشم. همون جلو در ورودی، مرسی. گفت نه منم خود ترمینال کار دارم حتما میرسونمتون. این چه حرفیه وظیفمه . چند تا سوال برام پیش اومد:1 . چرا اگه به راننده میگفتی خود ترمینال میرم یکی میزد تو سرت و میگفت بنزین ارزونه که میگی؟2. چرا فقط این راننده وظیشو بلده که کی رو کجا پیاده کنه؟

خلاصه وقتی که از ماشین پیاده شدم برام جالب شد که راننده گفت: خانوم موفق باشید

ساعت 2بعداز ظهر از رئیسمون اجازه گرفتم که برم واس دوره ای که واس برنامه حسابداری خریدم و ایشون هم نگاهی به ساعت انداخت و گفت: 10 دیقه مونده دیرتون نیس؟ گفتم اشکال نداره خودمو میرسونم و بعدش گفت: موفق باشید

خلاصه امروز رئیسمون خیلی آروم و مهربون شده بود آدم دوس داشت که بوسش کنه (ذهنتون مثبت باشه به چشم برادری اینا گفتم)

------------------------

پ.ن:

اینجور که بوش میاد فک کنم بازم یه دختر خوب و نجیب براش انتخاب کردن. سر مبارکشون شلوغه و کمتر به شرکت میان آخه به خودشون قول دادن که امسال این مسله رو حل و فصل کنن

خدایا این جوونم راه بنداز دیگه ازت چیزی نمیخام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد