سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

چشای ما امروز یه چیزیش میشه

از سر کار که برگشتم...
با همکارمون سوار تاکسی شدیم و چند متر اونورتر هم یک مرد سوار شد البته فک نکنم که از مردانگی بویی برده باشه . بعد دیدم که یه جوریه و زیاد نگاه میکنه. آخه خیلی ناجور بود که کنار دستت باشه و هی برگرده و نگا کنه حالا راننده هم نگا میکرد و تو دلش میگفت اینا با هم خوش و بش شدن. مرتیکه دستشو به پام کشید اولش چیزی نگفتم و خواستم با یه نگاه بُرنده (بورنده) توجیحش کنم ولی انگار کور بود و نگاهمو ندید و اینبار به بهانه اینکه گوشیشو از جیبش در میاره بهم نزدیک شد و چشام از تعجب این بچه پررو گردالی گردالی شد اگه یه ذره بهش لبخند میزدم حتما بغلم بود. خلاصه یهو آمپراژم زد بالا و با صدای بلند هر چی از دهنم بود نثارش کردم مرتیکه عوضی انقدر حول کرده بود که به راننده گفت مرسی و بدون اینکه ماشین توقف کنه از ماشین پیاده شد اگه ماشین همینجوری حرکت میکرد حتما خودشو از ماشین پرت میکرد پایین.
بعدش با آبجیم و داداشم قرار گذاشتیم که یه جایی بریم و موقع برگشت رفتیم ساندویچی و ازون جایی که آخر ماه بود آهی تو بساط نبود و پولمون کفاف یه سیب زمینی میداد. حالا فقط 3000 تومن پول تو جیبم بود با 100 هزار تومن پول اینترنت که میخاستیم تو یه شرکت دیگه ثبت نام کنیم. اخرش که رفتیم واس تسویه, تو ذهنم گفتم سیب زمینی نفری 600 یا نهایتاً 700 تومن باشه ولی وقتی گفت 3000 تومن دیگه کُپ کردم قلبم داشت تند تند میزد ولی خیلی ریلکس رفتار کردم که ...
یادم رفت بگم کنار میز ما یه گل پسری بود با 2تا دختر. حالا بماند که دخترا چقدر روی میز ما رو نگا میکردن که چیز زیادی نداشت . پسره خیلی خوشحال بود که با 2تا دختر ... اومده بیرون و واسشون سفارش داده . یکی از دخترا خیلی یه جوری بود همش به دختر و پسره میگفت: خو حرف بزنید چرا ساکتید و همش فک میزد.
آخه کسی نبود که بهش بگه تو مزاحم این 2تایی و فکتو ببند و برو یه صندلی دیگه که اگه خواستن حرفی بزنن یا همدیگه رو ببوسن راحت باشن. خلاصه شام خوردن و ساندویچ خوردن رو بهشون کوفت کرد و ما هم از سر میز بلند شدیم ولی اونا تازه جاشونو خوش کرده بودن. دوس داشتم که بهشون نگا کنم که ببینم چه جور ادمایی هستن ولی ازونجا که من خجالت میکشیدم که بهشون نگا کنم؛ بنابراین از نگاه کردن خودداری کردم و مث بچه آدم از اونجا اومدیم بیرون.
---------------------
پ.ن:
احتمالا تا 1 یا 2هفته اینترنت نداشته باشیم ولی برمیگردم. من همین دور و برم
داریوش و فرامرز اصلانی میگن : اگه یه روز برم سفر رو حتما گوش کنید. اینجا رو کلیک کنید

نظرات 9 + ارسال نظر
گیل مرد دوشنبه 25 مهر 1390 ساعت 22:55 http://www.srs0911.blogfa.com

یاد اون روزا که دولت سیب زمینی مجانی میاورد دم در خونمون و ما ناز میکردیم بخیر

راس میگی منم واس یه لحظه رفتم تا اون دوره و زمونه و زودی برگشتم
یادش بخیر جوونی و سیب زمینی و قرار ملاقاتو و...

حاج علی سه‌شنبه 26 مهر 1390 ساعت 01:00 http://s-minimal.blogsky.com

سلام خودم!!!
اشتباهی(!) بهم آدرس بلاگفا داده بودی...رفتم وب قبلیت...
یه چیزایی خوندم که بماند!!!

100هزار تومن پول اینترنت زیاد نیست؟؟؟؟چه قرارداری بستین با شرکته مگه!!!!

حالا جالبه که ما هم یه بار با همین گیلمرد رفتیم رستوران،2 تا سمبوسه زدیم و سیبزمینی!!!!آخرش مجبور شدیم تی بکشیم کف مغازه رو!!!البته شوخی بود!کار به تی نکشید ولی بعد از بیرون اومدن از فستفود(!) احساس شیره مالیده شدگی بهمون دست داد شدید!!!!!

دیگه عادی شده!!!همه میکنند توی پاچه هم!!!!

کلا یه چند مدتی شده که حالمان خوش نیس و به همه ادرس اشتباه؛ اسم اشتباه؛ شماره اشتباهی میدهیم. نه از روی عمد. بلکه کلی دپرس شدیم و اینا
ولی اون ادرس بلاگفای ما نیس
نه که قبلا بلاگفا داشتیم دستمان نمی چرخد که بلاگ سکای بنویسیم
شما ببخش و خودتو ناراحت نکن
بلاگفای ما یه چیز دیگه بود
به امید خدا شاید مشکلات بر طرف گردد و...

حاج علی پنج‌شنبه 28 مهر 1390 ساعت 10:10 http://s-minimal.blogsky.com

اسم اشتباه میدی و آدرس اشتباه و شماره اشتباه؟؟؟؟؟مطمئنی که اینا رو اشتباهی میدی؟؟؟؟
آدم اسمش رو فراموش نمیکنه که!!!!دیگه آدرسشو فراموش کنه،شماره رو که دیگه فراموش نمیکنه!!!!

این گیل مرد چی میگه؟؟؟؟این خودش قبلا سیب زمینی پخش میکرد!!!!دروغ میگه!!!این خودش میاورد دم خونه مردم!!!!
ما میرفتیم جلوش شعار میدادیم دولت سیبزمینی ناراحت میشد...همین گیلمرد!!!

وای یعنی گیله مرد پیک موتوری بوده؟
ببین کار عیب و عار نیس همین که مردش باشی و برات عار نباشه خودش کلی هستش
آفرین گیله مرد واس این همه همت مضاعف

گیل مرد شنبه 30 مهر 1390 ساعت 17:47 http://www.srs0911.blogfa.com

بابت لینکت ممنون

آخـــــــــــــــــی خواهش میکنم

۳۳۱ دوشنبه 9 آبان 1390 ساعت 23:01 http://www.vsz.blogfa.com

همیشه هم گوشی اقایون توی جیب اون سمتیه که خانومه نشسته

اره والا دوره زمونه بدی افتادیم
ولی اگه زن خودش باشه دقیقا میشه برعکس اون چیزی که فکرشو میکنیم

۳۳۱ دوشنبه 9 آبان 1390 ساعت 23:02 http://www.vsz.blogfa.com

اگه میشد این داستان تاکسی و اقا رو به صورت دوربین مخفی رو 10 نفر امتحان کرد خیلی باحال میشد

پس زحمتش با شما باشه و منم قول میدم که لینکش میکنم که همه ببیند

۳۳۱ دوشنبه 9 آبان 1390 ساعت 23:03 http://www.vsz.blogfa.com


سوما جان کم کم میتونیم تعریف کنیم همدیگه که اره سال 1380 بود
بنزین لیتری 80 تومن بود
نون دونه ای 15 تومن
ما نسلیم که راهی رو که اون نسل قبلی از سال 42 تا 88 طی کرد و توی 4 سال طی می کنیم

تازه کرایه ماشین هم 20 تومن بود. منم اون روزا بودم
آخــــــــــــــــی خدا به داد بچه های ما برسه که باید کرایه ماشین رو 3000 تومن پرداخت کنند

۳۳۱ دوشنبه 9 آبان 1390 ساعت 23:07 http://www.vsz.blogfa.com

راستی عکس تولد رو هم دیدیم ....
توی بلاگفا تحویل نمیگرفتی عکس هایی هم که گذاشته بودی عکاس هاش خوب نبودن و چهرتون و بد میگرفتن اما اینجا دفعه اول بود که سومای معروف رو دیدیم

حالا مونده بزار یک عکسای از مراسماتمون گرفتم که اگه خدا بخواد و اینترنتون وصل بشه حتما میزارم

گیل مرد سه‌شنبه 17 آبان 1390 ساعت 11:59 http://www.srs0911.blogfa.com

من اگه موتور داشتم که الان اینجا نبودم
راستی حاج علی تو کی جرات کردی جلوی من شعار بدی؟؟

موتور چیه ایشالا کمری، تندر، تویتا هایلوکسی چیزی بخرید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد