خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.
درباره من
خدا من تو بهترین فصل که پاییز و تو بهترین ماه که آبان باشه با کلی نمک و خوشکلی به خانوادم هدیه داد و قبل اینکه منو با لک لک ها بفرسته ، لوپمو بوسید که سرانجامش چال لوپ شد
ادامه...
همه کاغذها یه روزی سیاه میشن و یه روزی هم دور.. یعنی 2تا قلب هم نمی تونید بکشید یا یه قلبی که تیر خورده بچه که بودم همش یه قلب میکشیدم که یه تیر خورده وسطش و چکه چکه خون می آد
با سلام
خسته نباسید
نظر به جالب بودن وبلاگتون در صورت تمایلتان آماده تبادل لینک هستم.
لطفا با نام :
*** جاذبه ***
لینک بفرمایید.
شما ادرس وب رو قرار ندادین
بعدشم اینجا همین جوری لینک نمیشه
شرایط خاص داره
آزمون میگیریم
کیک و ساندیس میدیم
این که کاغذ سفید نیست .
بالای نوشته که سفیده اونجا رو نقاشی بکش
الان ...
فکر میکنم سفید بمونه بهتره !
بلد نیستم نقاشی کنم .
همه کاغذها یه روزی سیاه میشن و یه روزی هم دور..
یعنی 2تا قلب هم نمی تونید بکشید یا یه قلبی که تیر خورده
بچه که بودم همش یه قلب میکشیدم که یه تیر خورده وسطش و چکه چکه خون می آد
گنجشکک اشی مشی رو می کشم
که امده رو بوم نقاشی
بارون میاد خیس میشه
برف میاد گوله میشه
اینا
این که شد انیمیشن
من یه دنیایی را میکشیدم که آدمها به محیط اطرافشون احترام میگذارند
حالا به هم احترام بزارن، محیطشان پیشکش
:))
نه !
کلا نقاشی میکردم سر کلاسا تا بخندیم و حسابی جواب میداد /بقیه سعی میکردن بفهمن اچی کشیدم
----
قدیا وقتای جدی آدم میکشیدم
یه پسر بچه یا یه مرد
سلام ناشناس خوش اومدی
حالا چرا پسر بچه یا یه مرد؟
دقیقا عین خودم
منم همیشه یه مرد میکشیدم با یه عینک دودی که به چشم زده که البته مهندس هم بود