سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

حس بی حسی

دلشوره ی عجیبی دارم. نمی دونم چی شده، حوصله هیچی رو ندارم

نوشتنم نمیاد. هیچی واسم خوشایند نیس

چرا بعضیا یواشکی میان سر میزنن ولی دریغ از یه کامنت کوچولوی 2حرفی، گله ای باشد بر گله های دیگه :(

نظرات 2 + ارسال نظر
محمدمهدی پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 03:12 http://mentira.blogsky.com

آخی کی جرات می کنه واسه تو کامنت نذارهههههههههه ؟؟

خانم به این گلی ! دلشون میاددددددددد ؟؟


راستی، اصلا این احساسات پوچ رو به خودت راه نده ! همیشه وقتی این حس ها می خواستن بهت دست بدن، دستتو بکش

مرسی
امروز حالمان خوب است
مشکلی نیس

مریم پنج‌شنبه 27 مرداد 1390 ساعت 05:55 http://mary-rad.blogsky.com/

سلام سلام ســـــــــــــلام

خیلی وقته بی حس نشدم اینقدر دلم تنگ شده واسه وقتی که بی حس می شم و به مدت دو شبانه روز ولو می شم رو تختم

رمز موفقیتت در بی حسی رو به ما هم بگو استفاده کنیم

رمز موفقیت نداره همین که یکی رو ببینی که بزنه تو ذوقت همون حسی میشی که دنبالش میگردی:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد