ساختن کوهی که با هزار زحمت ساخته باشی روی کاهی که بدون زحمت جم کردی نتیجش این میشه که بری قله کوه وایسی، با کله بیافتی پایین
دیشب همون احساس رو داشتم
آخرین بستنی شکلاتی، آخرین نگاه، آخرین دعوا و آخرین اس. به همین سادگی و خوشمزگی.
هم خوشحالم هم ناراحت ولی از ناراحتی دارم میترکم کاش یکی میزدم تو گوشش بعد خیالم راحت میشد که بهش یاداوری میکردم که تا وقتی بچه ای و اجازه بابات برات مهمه ، غلط کردی که اومدی جلو و اظهار نظر کردی.
ازین خوشحالم که حالم خوبه
خودم میگم خوبم
گاهی وقتا خودمو نفرین میکنم که چرا بعضی وقتا حرفایی رو میزنم که میدونم جوابش چیه.
بالاخره گفتم و از گفتنش احساس خوبی داشتم. گفتم هر چی بشه بادا باد
وقتی شنیدم که گفتن الان معلوم نیس که کجا باشه داشتم منفجر میشدم. آخه وقتی که منو بیست و اندی سال که باهاشون زندگی کردم و نشناسن دیگه بمیرم بهتره
ولی الانم میگم که از گفتنش پشیمون نیستم
امروز از بی حوصله گی زیاد چند تا وب رو نیگا کردم یهویی چشم به وروجکی افتاد که خدایش خیلی نازه
خدا واس خونوادش حفظش کنه
----------------
پ.ن:
اینم منبع
انگار همین چهار شنبه پیش بود که بستنی شکلاتی خوردیم و اینا
خواهرم همش لبخند ژگون میزد، منم سر به سرش میزاشتم
پیشنهاد میدم حتما بستنی شکلاتی با ژله رنگی منگی رو امتحان کنید