سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

سنگ- کاغذ- قیچی و دیگر هیچ........ خداحافظ

خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

آرمانم کجایی؟!!!

این همه با امید زندگی کردیم آخرش فهمیدیم که رویا برام مونده
اومدیم رویامونو بزرگ کنیم دیدیم که ارزش نداره
الان آرمان هستش که باهم مونده اگه بشه بهش برسم دیگه همه چی حله
----------------------
پ.ن:
آجی فرنگیمون امروز راهی سفر شد و برگشت به کشور کانگروها
انقدر دوس دارم که مثل قبل به روزگارم هیجان بدم ولی انگار هیجان هم مرده. چیزی ذوق مرگمان نمیکند.
خیلی دوس دارم با کارام دیگران رو حرص بدم واسم هیجان داره

این چه وضعشه

تو رو خدا ببین بازی انلاین به چه روزی افتاده

همش بچه بازی و سرکاری و ......

ایشششششششششششششش


بازی قورباغه و پشه

بازی تمرکزی قرمز و ابی

بازی پرندگان خشمگین

بازی محافظ جنگجو





زنگ تفریح

زنگ تفریحی برای خودمونی ها:

بازم من: الان یه اینسان خودخواه

جدید: سال

پول : کثیفه

کمبود: دید

تراز: نمیشه

خالی: قلبم

عکس: بچگیام

آسمون: چشام

هوای امروز: تاریکه و سرد

مهمون: بیزارم

نفرت: زودی از یادم میره

کینه: به دل نمی گیرم

گیاه: فصل بهار

مسافر: هنوز نیومده

شیشه: دوس دارم رو شیشه ها کنم و یه قلب بکشم

غبار: مغزم

عطر: گرون شده

لباس: مجلسی

خاک: مکافات من

بچه: دختر گلم (البته خدا باباشو رسوند بعد)

بازم تو: خدا رو شکر حذف شدی

گیر: انگشتم لای در موند

قلاب: نجاتم بده

نیشخند: ببند نیشتو

لبخند: چقدر برازندمه

قهقهه: دختر که نباید دندونش مشخص باشه

علامت سوال: ؟

چتر: زیر باران باید رفت

ماهی: فسفر و غذای مغز

فراموشی: بعی وقتا خوبه که فراموش بشی یا فراموش بشن

-----------------------------

پ.ن:

شما با دیدن هر کدوم ازینا یاد چی می افتین و سریع بگید منم آخرش جواب خودمو میزارم

خانواده ی دورانی

تازگیا به این نتیجه رسیدم که غریبه ها نمی تونن جای خونواده آدمو بگیرن.
از بچگی یاد گرفتیم که:
اگه یه خانوم مهربونی رو دیدیم بهش بگیم خاله
اگه یه آقای محترم رو دیدیم بگیم عمو
ازونجایی که مدرسه خونه دوم آدم هستش بنابراین معلم حکم مادر دوم رو داره که عین مادر دلسوزه ولی نمی تونی اونو مادر صدا کنی و با توجه به شرایطی که داریم می تونیم خاله صداش کنیم.
پس این وسط فعلا جای عمه و دایی خالی هستش. فکرشو نکن چون فحش رو به عمه محترمه واگذار کردن.
وارد دبیرستان و دانشگاه میشیم برای اینکه یه ارتباط و دوستی سالمی داشته باشیم به طرف میگیم که عین داداشمی، می تونی داداش صداش کنی.
وقتی که عروسی میکنی به پدر و مادر طرف هم میگین: بابا و مامان
ولی بابا و مامان خودت کجا و بابا و مامان جدیدت کجا!!!
نمی دونم چه اصراریه که عروس حتما به مادر شوهرش بگه مادر یا مامان
همه اینا یه طرف ولی وقتی میخای این اسامی خطاب شده رو داشته باشی خبری نیس، نه خال ای نه عمویی نه داداشی نه مادری و نه پدری و خودت می مونی و خانواده مهربون خودت که یه تارشون به صد تا دنیا می ارزه البته فقط پدر و مادر و خواهران و برادرم


میخای سرگرم شی

ادم وقتی بی حوصله میشه مجبور میشه که تو نت بچرخه و به همه جا سرکی بکشه تا بلکه یه چیزی پیدا کنه که سرگرم بشه

اتفاقا امروز برام یه روز بسیار کسل کننده ای بود و وقتی دنبال یه سرگرمی بودم، چشم به بازی آنلاین افتاد و با خوشحالی بسیار همون اولین بازی رو انتخاب کردم که  به بیان ساده یه بازی ضدحالی بود .

لینک بازی ها رو براتون میزارم که شما هم کسل و خسته شدید، حتما امتحان کنید که حال امروز من رو متوجه بشید

1. پلاستیک بازی

2. توپ زبل

3. بازی هوش قورباغه ها

پر یا پرپر

شاید تو مفهوم شبیه هم باشه ولی تکرار پر، اونم دو تاش با هم کلی قضیه رو تغییر میده.


پر ینی پرید از مصدر پریدن

مثال:

خانم/آقای x پَر==> ینی مرغ از قفس پرید

-------------

ولی پرپر ینی فنا شدن

مثال:

خانم/آقای y پرپر شد==> ینی فلانی فنا شد

------------

حالا اگه یه اینسانی هم پر بشه و هم پرپر چی میشه

مثال:

خانم/آقای z هم پر شد و هم پرپر.

حالا به نظر شما چی میشه؟ و نظرتون چیه ؟

هیچی دیگه فنا میشه و نظر من اینه که حقه هر چی سرش میاد، بیاد

ببخشید خیلی خشن برخورد کردم. نه که من اینسان باایحساسی هستم اون خط رو اصلاح میکنم و از اول نظرمو میگم.

هیچی دیگه فنا میشه و نظر من اینه که حقش بوده ولی ماهی رو از ادم بگیری تازه است. فرصت واس جبرانم هست