خاطرمان باشد که یادهم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.
درباره من
خدا من تو بهترین فصل که پاییز و تو بهترین ماه که آبان باشه با کلی نمک و خوشکلی به خانوادم هدیه داد و قبل اینکه منو با لک لک ها بفرسته ، لوپمو بوسید که سرانجامش چال لوپ شد
ادامه...
چشم
آورین چشمت بی بلا
- eeee...جدی! خوشمزه اس ینی!
- آیا منظور همان لبخند ژوکوند بید ؟!
بلی همانا منظور ما رو خوب گرفتی
ولی این از نوع دیگریست
حتما" منظورت "ژکوند" بوده
حتما" معنیش رو هم نمیفهمی
حتما" یه جا شنیدی گفتی بذار برم تو وبلاگم بنویسم
خوب چرا ؟!
آغا جان نمیشه ادم چیزی رو میگه بنویسه
بلب حتما منظورم همینی بوده که شما میگی
مثلا چجوریاس ؟!
آخه نمیشه که گفت گوش مبارکتون رو بیار جلو تا بگم
بستنی و اینا
ژله رنگی منگی
کشته مرده این اصتلاحات و کاهش ها و افزایش های واجیتم دیگه...
مرسی حاجی جان که این همه با ایحساس به قضیه نیگا میکنی